بگذار سکوت کنم
صدایم شکننده است
آوازم درد
بگذار سکوت کنم
هیچ نگویم و آرام در راه خویش بدن فرسایی کنم
بگذار میان من و تو
ای عشق
هیچ چیز دیگری نماند بجا
بگذار سکوت کنم
از این دم
دیگر نگویم حتی یک سخن
بگذار میان من و تو
هر چه بود
هر چه هست
به خاموش برود
به سیاهی
به عمق شبهای دور
بگذار سکوت کنم
آوازم درد
و صدایم شکننده است