یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

...

دوست دارم پاشم برم دیزین....
اون گوشه روی یه سنگ بشینم توی سرما...
وقتی هوا داره تاریک میشه....
بلند گیتار بزنم و بلند بخونم....

اونوقت صدام میپیچه توی کوه و دره و آسمون...
شاید بادی که داره از اونجا رد میشه صدام رو بشنوه....
برداره صدامو بیاره برای تو....

شاید یه قاصدکِ سرگردون و بی‌خبر صدامو سوار کنه...
بیاره برای تو....

شاید صدام بپیچه توی کوه و دره و آسمون.....
اونوقت شاید بشنوی صدامو.....

...

...