مگیم، با اینکه نوجوانیِ نسبتاْ خوبی را شاید نگذرانده باشم، اما میدانی، آدم خیلی وقتیها برای همین چزهایی که زیاد هم دوستاش نداشته دلاش تنگ میشود، من خودم را عادت دادهام که با واقعیت زندگی کنار بیآیم، نمیشود برای هرچیزی که ازدست میدهیم گریه کنیم و ناامید بایستیم و درماندهتر شویم، باید همیشه حرکت کرد...
باور کن، شاید همیشه فکر کنی که با از دست دادن بهترین چیزی که داری دیگه نتونی ادامه بدی، شاید خودت را دربرابر چنین حقایقی درمانده بپنداری، ولی میدونی، آدم به موقعاش از سنگ سختتر میشود، هنگامی که راهی بجز سخت بودن نباشد باید سخت بود، آدما خودشون رو همیشه با شرایطی که توش زندگی میکنند بارور میکنند، چون همیشه باید در حال زندگی کرد، در آینده و گذشته زندگی کردن میتواند همه چیز را نابود کند....