یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

کودکان برف

صبور، در انتظار فردایی روشن
فردایی گرمتر شاید
در میان یخ و برف و مین
نشسته بر قله مرزی
چشم بر راه باریک
انتظار قدم‌های پدر را می‌کشد
از پس پشت سرمایی سوزان


تنها و خسته
در میان یخ و برف و مین
در میان سرمای کوهستان
در اتاقی تاریک
در کنار اجاقی اندوهگین
خسته از دیروزها
خاموش با فرداها
چشم به دیوار نم‌کشیده اتاق بسته
انتظار دستان پدر را می‌کشد
از پس هوهوی گرگهای اطراف


بی‌پناه
در میان این همه سرما
در میان یخ و برف و مین
تلاشی بیهوده
برای فردایی بهتر شاید


پسران برف
دختران برف
کودکان کوهستان سرد
کودکان مرزهای مرگ
در میان یخ و برف و مین
صبورانه انتظار دستی گرم را می‌کشند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد