یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

خدا یابی!

دانشکده فنی، کلاس اندیشه اسلامی!
آقایی وارد کلاس میشود، مانتو‌اش را در می‌آورد میگذارد روی میز! و خیلی آرام جوری که صدایش را نامحرم نشنود شروع میکند به حرف زدن....

خدا یابی!....

 

استاد فرمودند: آقاجان تو یه کشوری مثل همین انگلیس که این همه، جار میزنه که ما دمکراسی داریم و آزادی بیان و اندیشه داریم چرا به مسلمانها اجازه داده نمیشه توی مدارس حجاب داشته باشند؟

میپرسم: ببخشید استاد، مگه ما اجازه میدیم که مسیحی حتی توی جامعه ما بدون حجاب ظاهر بشه؟ حتی کارمندان یه سفارت که داخل ایران هستند همیشه باید یه شال روی سرشون باشه!

استاد میفرمایند: در دین اسلام دمکراسی هیچ معنایی ندارد، اسلام از اول هم گفته بود که دمکراسی مطلق برضد دین هست و هیچوقت نمیشود آنرا رعایت کرد!

دوست داشتم به استاد محترمه! بگم که : استاد ببخشید دین شما کی همچین چیزی رو گفته، و چرا نمیشه اجرا بشه؟

مگه زمانی نبود که در سرتاسر ایران که از آنطرف افغانستان تا رم بود مگر چندین و چند دین نبودند و مردم هر کدام از این ادیان کنار هم به راحتی زندگی نمیکردند؟

استاد محترم راه خدا یابی را به ما درس دادند و ما به خوبی یاد گرفتیم! و همانند گوسفند از کلاس درس بیرون آمدیم و سیگاری روشن کردیم تا همه این ۲ساعت را فراموش کنیم!

نظرات 1 + ارسال نظر

خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد