طراوت تازه اولین باران پائیزی
کوچه باغهای خیس و نمناک شمرون
قطرههای ریز و درشت بارون
ناودان پراز برگهای زرد و خیس
تلق و تلوق بارون روی شیروانی
آه چه احساس خوبیاست
اگر چیزی در ذهنات باشد
چیزی شبیه اولین باران پائیزی
چیزی شبیه ابرهای پربار
رفت و آمد تند برفپاکن
نور چراغ ماشینها در قطرههای آب
که پخش میشوند و پاک میشوند
و نور چراغها بر روی آسفالت خیس
چترهای باز، چترهای بسته
بخار روی شیسه
رطوبتی چندشانگیز
آه چه احساس زیباییاست
اگر چیزی در ذهنات باشد
و آزاد و رها
در خیابان زیر اولین باران پائیز قدم بزنی
چیزی مثل شوق رهایی از مدرسه
مثل نگاه کردن به باران از پشت شیشه کلاس ریاضی
مثل شوق دویدن تا خانه
خیس شدن
سرد شدن
خندیدن و رها شدن
آه چه احساس خوبیاست
اگر چیزی در ذهنات باشد
و زیر باران
خیس و تنها قدم بزنی