نفس در سینه حبسصدا در حنجره و نگاه در پس پلک
هوای خانه فجیع سنگین شدهبه مرگ برمیخیزمبه زمینم میزندبه زندگی مینشینمبه خاکم میافکندچه بگویم
نفس حبسصدا و نگاه مرده انگارزندگی میکنم بیآنکه بدانم