از دل شب انگار که هیاهویی میآید
نمیدانم چیست؛ یا کیست که اینگونه غوغا میکند
گویا که نامی را صدا میزند
گویا کسی را فرا میخواند
...
...
...
در دل شب هیاهوییست گویا
انگار که مرا فرا میخواند
و میگوید به پیش
...
...
...
در دل شب هیاهوییست
مرا فرا میخواند
اما...
ای کاش میدانستم مرا به کجا فرا میخواند!