یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

آخرین پرنده‌

پرنده پَرکشید
از آخرین شاخه‌ی آخرین درختِ باغ‌

پَرکشید و رفت
آخرین پرنده‌ی آزادِ این شهر

و قفس‌ها
کنجِ مغازه‌ی پرنده‌فروشی
ناامید گریستند؛
در حسرت