تاریک و عبوس
ایستاده روبروی مهتاب
ابر سیاهِ غمگین!
آی به چه فکر میکنی؟
نشنیده بگیر
این صدای نرم و اندوهگین را
آی به چه فکر میکنی
در این تاریکی؟
- ریزش باران را نگاه میکنم
به روییدن و شکوفهزدن میاندیشم
به شروع دوباره
به آغاز روزهایی خوش! -
نمیبینی ماه نمیتابد
همه جا تاریک است
چه بهاری؟ چه آغازی؟
کدام روییدن
کدام شکوفه زدن و تازه شدن؟
- به فردا میاندیشم
با همه نا امیدی و درماندگی
با همه تنهایی و تاریکی
اما چه بگویم
فرصتی دوباره را انتظار میکشم
فرصتی برای بازگوی ناگفتهها! -
~~~~~~---------~~~~~