یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

این مرد...

این مرد، از آنگونه افرادی است که احساسِ زنده بودن بیهوده در رگان‌اش نمی‌دود.


فکر می‌کنم اگر نبود، جایِ خالی‌اش را چطور می‌توانستیم پُرکنیم؟! و یا چه کسی می‌توانست روزگارِ سپری شده‌ی ملتی را روایت کند که در آستانه‌ی سالخوردگی گذشته‌ از جلوی چشمانشان می‌گذرد؟! و چه کسی باید می‌بود تا جای خالی‌ِ کلیدَر را در ادبیات این کشور پُرکند؟



به‌راستی که این مرد از آن دسته افرادی است که نمی گذارد احساسِ زنده بوده بیهوده در رگان‌اش بدود!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد