این روزهای پائیزی من را یاد آن روزها و شبها میاندازداین بارانهای تندِ شب هنگاماین زمینهای خیس و شبهائی که گویا نمیخواهند تمام شوند
رفیق من خودت هم بهتر میدونی ؛ تو یاد گذشته ها موندن زیاد کمکی به آدم نمی کنه .. جز افسرده کردن خود آدم !بنظرم این شب های پائیزی و زمین خیس بهترین موقع برای تنها قدم زدن هستش. اون هم تو شب ...
گاهی دلم می خواد چیزی در گذشته بانی آرامش روحم بشه حتی ثانیه ای..اما دریغ و درد، من عجیب...حسرت نبرم به خواب ان مرداب که آرام در دره شب خفته است/دریایم نیست باکم ز طوفان(کدکنی)
منو هم یاد خیلی چیزا می ندازه......
فکر می کردم برای روز جهانی حقوق بشر چیزکی می نویسی.
پـــــــــس کــــــــــــجــــــــــایی رفیق ؟!
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رفیق من خودت هم بهتر میدونی ؛ تو یاد گذشته ها موندن زیاد کمکی به آدم نمی کنه .. جز افسرده کردن خود آدم !
بنظرم این شب های پائیزی و زمین خیس بهترین موقع برای تنها قدم زدن هستش. اون هم تو شب ...
گاهی دلم می خواد چیزی در گذشته بانی آرامش روحم بشه حتی ثانیه ای..اما دریغ و درد، من عجیب...
حسرت نبرم به خواب ان مرداب که آرام در دره شب خفته است/
دریایم نیست باکم ز طوفان
(کدکنی)
منو هم یاد خیلی چیزا می ندازه......
فکر می کردم برای روز جهانی حقوق بشر چیزکی می نویسی.
پـــــــــس کــــــــــــجــــــــــایی رفیق ؟!
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟