یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

سربازی

صبح
از خواب بیدار میشوی
باید یک‌سری کارها را انجام بدهی
و یک‌سری را نه!

پوتین‌ها را می‌پوشی
سعی میکنی به بهترین شکل روزات را دریابی
سعی میکنی از همه‌چیز استفاده کنی

شب پوتین‌ها را درمی‌آوری
دراز میکشی و به تختِ بالائی خیره میشوی
هرچه فکر میکنی هیچ کارِ مفیدی  انجام نداده‌ای
جز آنکه سعی کرده‌ای کارهائی را که باید انجام میدادی انجام ندهی!

۱۸/۱۱/۸۳ - اردکان پادگان آموزشی

نظرات 1 + ارسال نظر
فردان 1386/05/23 ساعت 00:24

اینجا خالی از زندگی از دریچه خود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد