یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

و من به تو نزدیکتر‌ام

و من باز هم به تو نزدیکتر‌ام
نیزدکتر از گیسوی افشان‌ات
که غرورِ کوه‌ها را به زیر می‌آورد
تا در پناهِ امواجِ بادِ زیر گیسوان‌ات
عطشی کهنه را سیراب کنند


و من باز هم به تو نزدیکتر‌ام
نزدیکتر از چشمانِ براق‌ات
که ستاره‌ها را رهنمون می‌شوند
تا راهِ عابرانِ خسته را باز بی‌آفرینند


و من به تو نزدیکتر‌ام
نزدیکتر از آسمانی که همیشه بالای سر‌ات هست
نزدیکتر از مهتابی که شبان‌ات را درخشان می‌کند
نزدیکتر از همیشه
نزدیکتر از همیشه

نظرات 3 + ارسال نظر
علی 1386/01/18 ساعت 14:23 http://alisalar.blogsky.com

سلام وبلاگتون عالیه
ما میتونیم با هم دوستان خوبی باشیم راستی من حاضر به تبادل لینک با شما هستم
جوابتون رو توی وبلاگم بدین
نظر یادتون نره
یا علی...

هیلدا 1386/01/18 ساعت 20:29

سلام...
!...میگم بابک!...این راز نزدیک بودنو به من یاد بده!!!!!!!.....

اومدم بگم..هرچی توو وبلاگ نوشتم!...خصوصن اون قسمت هایی که نوشته بود از (همه)تون حالم بهم می خوره!...تو جزشون نبودیااا...یعنی تو چون توو بحثا دخالتی نداشتی...اومدم بگم یه وقت سوتفاهمی نشه!....مرررسی..

فردان 1386/01/24 ساعت 00:12 http://aber.blogsky.com

نزدیکتر...کلمه سختیه گاهی حتی احساس می کنم از خود درونم، روحم ..دورتر از دورام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد