یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

هیاهو...

از دل شب انگار که هیاهویی می‌آید
نمی‌دانم چیست؛ یا کیست که اینگونه غوغا می‌کند
گویا که نامی را صدا میزند
گویا کسی را فرا می‌خواند

...
...
...

در دل شب هیاهویی‌ست گویا
انگار که مرا فرا می‌خواند
و می‌گوید به پیش

...
...
...

در دل شب هیاهویی‌ست
مرا فرا می‌خواند
اما...
ای کاش می‌دانستم مرا به کجا فرا می‌خواند!

نظرات 3 + ارسال نظر

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

سلام
مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی

سلام
عالی بود امیدوارم قلمت رو حفظ کنی به من هم سر بزن یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد