یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

یکی دیگه

روز نوشته‌های پراکنده

گیج و گنگ‌ام

همه چیز شده همین...... فکر فکر فکر...... تمام این چند روز سال مثلاْ جدید رو فقط فکر کردم.....  هزار بار راه رو تا آخرش رفتم و برگشتم.... احساس میکنم هیچ‌جای کار مشکلی نداره.... ولی همیشه یجا میلنگه!!!

خیلی سخته که ۳سال از همه این چیزایی که برای خودم دست و پا کردم دور بمونم! از خانواده! از رفیقام! از شبگردی‌ها! از آبمیوه توچال و پل پارکوی و آبمیوه گل یخ و...............! خیلی سخته که دور همه چیزو خط بکشم و بزارم برم...... ولی هرجوری فکر میکنم این تنها راهی هست که به ذهنم میرسه.... ! الآن که یکی رو لازم دارم که کمکم کنه چرا نمیفرستی؟ چرا هیچکس نیست؟  یه علامتی بزار سر راهم.... گیج شدم!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد